
به گزارش مشرق، ۱۸ آذر ۱۳۷۰، سازمان ملل با انتشار بیانیهای به صورت رسمی صدام را آغازگر جنگ هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد. در گزارش «خاویر پرز دکوئیار» دبیر کل وقت سازمان ملل به شورای امنیت تصریح شده است؛ مسئول آغاز جنگ عراق علیه ایران، رژیم بغداد است که در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرده است.
اهمیت صدور چنین سند رسمی شاید ابعاد گوناگونی داشته باشد، اما از زاویه نگاه جنگ روایتها و جنگ شناختی با گذری بر مطبوعات کشورهای دیگر میتوان به خوبی این سند را خنثی کننده همه آنچه که این نشریات در گزارشها و یادداشتهای خود از جنگ ایران و عراق نشان میدادند دانست.
در فضای رسانهای دنیا که صاحبان رسانهها و صاحبان قدرت توانایی مدیریت بر افکار عمومی را دارا بودند، عموما در رابطه با جنگ ایران و عراق اقدام به بازنمایی مسائل غیر واقعی میکردند و در همراهی عجیب رسانههای دنیای استکبار با رژیم بعث عموما حقیقت وارونه جلوه پیدا میکرد.
برای نمونه در گزارش مجله فیگارو چاپ فرانسه با عنوان «یک روز در جبهه عماره» نوشته «ژاک دو بلوچ» که سال ۶۱ تهیه شده است یک گزارش سوگیرانه و غیر واقعی ارائه میشود که البته ممکن است بواسطه این مورد باشد که این خبرنگار از سوی ارتش بعث برای انتشار این گزارش تایید و همراهی شده است. هر چند که ممکن است خبرنگارانی هم که از سوی ایران برای مخابره حقیقت اعزام شده باشند اما باز هم با همین روند تحریف مواجه هستیم.
این گزارش میگوید: «جنگ ایران و عراق که تاکنون ۲۰۰ هزار کشته برجای گذارده و همچنان ادامه دارد و بیم آن میرود که علاوه بر طولانیتر شدن آن ثبات در منطقهی خاورمیانه را نیز برهم بزند. نیروهای ایران با حملات متعدد مرزهای جنوب عراق را تهدید میکنند. لیکن به نظر میرسد سربازان عراقی کنترل اوضاع را در دست دارند.
در بخشی از این مقاله ضمن توصیف روحیهی سربازان و افسران عراقی به وفور تسلیحات تانکها و توپها و کامیونها اشاره شده است به طوری که به نظر میرسد نیمی از سلاحهای عراق در این بخش انبار شده است. نویسنده سپس چنین ادامه میدهد که تهران ادعا کرده باید راه بصره به بغداد را مسدود کند و به همین جهت در خاک عراق نفوذ کرده است. لیکن این حملات اکثرا با عدم موفقیت روبهرو بوده است.
ارتش عراق که پس از یک سلسله عقب نشینی به نظر میرسید قدرت مقاومت را از دست. داده است. اکنون به خوبی از مرزهایش دفاع میکنند.
یک فرمانده عراقی اظهار میدارد. سربازان عراقی خود را بازیافته و از تمامیت ارضی کشور خود دفاع میکنند عرق ملی که در عراق بسیار قویست به جنگ بعد تازهای بخشیده است.»
در ادامه این گزارش هم چنین آمده: «با اتومبیل لندرور حرکت میکنیم طی راه از هر جایی که میگذریم موانعی برای دشمن تعبیه شده است هر چند صد متر یک لوله تانک و با توپ که در زمین استار شده است، نمایان است. به مقر فرماندهی میرسیم و فرمانده از لحاظ امنیتی از گفتن نام خود خودداری میکند. رسیدن ما به این قرارگاه موجی از شادی به وجود میآورد.
سربازان از افسران با خوشرویی اطاعت میکنند و با وجود سلسله مراتب نوعی آزادی بیان میان آنها وجود دارد. ما وارد البقالیه شدهایم و همه جا آثار حملات ایرانیان مشهود است. این نشان میدهد که سربازان عراقی موفق شدهاند این بخش را از نیروهای ایران بازپس بگیرند. در همه جا لباسهای خونین صندوقهای مهمات و خیلی چیزهای دیگر به چشم میخورد که از آنها بوی تند مرگ به مشام میرسد و ناگهان چشمان ما به جنازهها میافتد.
جنازههایی که هنور نوار قرمز رنگ با نوشتهی الله اکبر به دور آنها بسته شده است. جنازهها زیاد و اکثرا سوخته یا متلاشی شدهاند که حاکی از شدت نبرد و خشونت است. یک افسر عراقی میگوید اینجا گورستان است و پنج سرباز به تنهایی ۵۰۰ سرباز دشمن را از پای در آوردند و این یک حقیقت است.
وی اضافه میکند. نیروهای ایران به صورت امواج انسانی بدون هیچ گونه نگرانی از امنیت خود حمله را آغاز میکنند. در حالی که ابتدا باید میدانهای مین، سپس، مسلسلها، تانکها و توپها و در دست آخر سلاحهای سبک را در نظر بگیرید.
این افسران اضافه میکنند که افراد تخدیر شدهاند. تخدیر با ایدئولوژی؛ به آنها وعدهی بهشت داده میشود. پاسداران که در آغاز جنگ خوب میجنگیدند. اکنون مثل مگس کشته میشوند. بسیحیها هم که اکثرا کمتر از ۱۳ سال و بیش از ۹۰ سال سن دارند.
نوجوان اسیر ایرانی: ما را از مدرسه بیرون کشیدند و بعد سه هفته تعلیم به جبهه فرستادند
از بسیجی ۱۳ ساله میپرسیم چرا جنگ میکنید میگوید ما حق انتخاب نداریم، امام گفته باید از خاک خود دفاع کنید. ما را از مدرسه بیرون کشیدند، تفتگی در اختیار ما گذاشتند و سه هفته به ما تعلیم دادند و ما را به جبهه فرستادند.
به خط اول جبهه نزدیک میشویم و مواضع دشمن را در ۲۰۰ متری که یک میدان مین آن را از ما جدا میکند میبینیم. جنازههای بی شماری در این میدان به چشم میخورد صدای خمپارهی دشمن خیلی نزدیک است. لیکن سربازان عراقی بسیار خونسرد هستند.
در حالی که ما به شدت نگران بارش آتش هستیم به عقب بر میگردیم. بدون تردید عراق که توانسته نیروهای ایران را به عقب براند اوضاع را کاملا در دست دارد. روحیهی سرباران بسیار قوی است.
از یک سال پیش برد آنها شدیدتر شده است و این به دلیل تامین ساز و برگ نظامی آنها است که اکنون از مدرنترین ادوات برخوردارند و این هم به کمک کشورهای انگلیس ایتالیا و فرانسه صورت گرفته است.
یک افسر عراقی گوید: با چنین تسلیحاتی ما میتوانیم هزار سال بجنگیم. از او میپرسم راه حل پایان جنگ چیست؟ آیا این جنگ باید از راه سیاسی پایان باشد، با نظامی؟ وی ظفره میرود و میگوید.
این یک سئوال سیاسی است و من نمیتوانم پاسخ دهم در هر صورت این جنگ جنون آمیز ادامه دارد و به تنها بیم آن میرود منطقه خلیج (فارس) را در برگیرد.
خبرنگار فرانسوی: ایرانیان بدون زحمت جزایر مجنون را که از آنها دفاع نمی شد، اشغال کردند
البته شاید مخالف نمونه قبلی گزارشی منتشر شده در نشریه لومتن فرانسه است که به تاریخ شمسی ۲۳ اسفند ماه ۱۳۶۲ منتشر شده است.
گزارشگر در این گزارش با اشاره به استفاده گسترده عراق از سلاحهای شیمیای و مصاحبه با برخی مجروحان ایرانی این وقایع در کشورهای اروپایی و بیان برخی مصاحبه ها با مقامات ارتش عراقی سعی کرده صرفا راوی باشد
در این گزارش چنین آمده: حدود یک هفته است که میان ایرانی ها و عراقی ها برای تصرف جزایر مجنون، در واقع دو جزیره کوچک مصنوعی که حدود ۱۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد که عراق آن را برای استفاده از ذخایر عظم نفت در ۷۰ کیلومتری شمال بصره ساخته جنگی شدید در جریان است.
از اولین ساعات عملیات والفجر ۶ در ۲۲ فوریه ایرانیان بدون زحمت جزایر مجنون را که از آنها دفاع نمی شد، اشغال کردند.
عراقی ها از اولین ماههای جنگ در اواخر ۱۹۸۰ با اطمینان از محفوظ ماندن جزیره، به خاطر وجود موانع طبیعی و وجود مردابها با کمک تکنسینهای فرانسوی کلیه چاههای منطقه را بستند.
عراقی ها شدیدا گرفتار مقابله با حملههای بزرگ خمینیست ها، در مناطق جنوبی تر در نزدیکی بصره یا از بین بردن هجوم هزاران پاسدار و بسیجی که موفق به دستیابی به بخش غربی هور الهویزه شده بودند. هستند. این وضع به ایرانی ها امکان داد که به مدت دو هفته مواضع خود را در این جزایر مستحکم نمایند.
استراتژیستهای بزرگ عراق میگویند هر وقت تصمیم بگیریم این جزایر را بازپس خواهیم گرفت و برای این باز پس گیری به کمتر از ۱۲ ساعت وقت نیازمند هستیم.
ساعت باز پس گیری این جزایر برای عراقی ها فرا رسید ولی شش روز پس از آغاز حمله این نبردها هنوز ادامه دارد.
ژنرال ماهر عبدالرشید که فرماند سپاه سوم عراق در دفاع از جبهه جنوبی است، اعلام کرد. جنگ در مردابها میتواند ده سال طول بکشد.
ژنرال رشید در مقابل درخواست خبرنگاران برای بازدید از جبهه پاسخ داد بسیار خطرناک است. شما از آنجا باز نخواهید گشت… آمبولانس های زیادی طی چندین روز آژیرکشان در رفت و آمد به جبهه و پشت جبهه هستند.
ماهر عبدالرشید: ایرنیها از مشاوران اسرائیلی کره شمالی استفاده میکنند
ژنرال ماهر میگوید برای پیروزی در جنگ به سلاح های متعارف نیازمند است نه سلاح های شیمیایی. از او که در صحرای سینا جنگیده است، سئوال کردیم که ایرانیها بهتر می جنگند یا اسراییلی ها؟ او می گوید. اسرائیلی ها تجارب جنگی زیادی دارند و در این زمینه حرفه ای هستند. ایرانی ها از مشاوران اسرائیلی و کره شمالی استفاده میکنند.»
در بخش دیگری از این گزارش هم چنین میخوانیم: «یک سرباز ایرانی که در سوئد بستری شده بود اعلام کرد: نیروی هوایی عراق ما را بمبارد کرد. ابر زردی ظاهر شد و بلافاصله ما در چشم ها و دهان خود احساس درد کردیم فورا فهمیدیم که این گاز شیمیایی بوده است.
مجروح شیمیایی ایرانی: سه نفر از پنج تن دوستم که در استکهلم بستری بودند بر اثر جراحات جان خود را از دست دادند
محمدرضا اسدی که از وجود زخم در تمام بدن خود رنج میبرد. از خطر جان سالم به در برده است ولی سه تن از پنج تن دوستش که در استکهلم بستری بودند. بر اثر جراحات وارده جان خود را از دست دادند.
یک ایرانی دیگر که در اتریش بستری بود به دنبال جراحات وارده مشابه جان خود را از دست داد و پزشکان اتریشی آثار گازهای سمی گاز خردل معروف به باران زرد را در خون دو تن از دوستان وی یافتند.»
گزارش خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل
کشور عراق و سپس جمهوری اسلامی ایران قطعنامه ۵۹۸ را به عنوان آخرین سندی که توافق اتش بس بین دو کشور را بر قرار کرد مورد قبو ل خود قرار دادند. از مهمترنی دغدغههای ایران در رابطه با قطعنامههای قبلی عدم تعیین متجاوز بود که میتوانست در تاریخ ماندگار شود و محملی برای تحریف تاریخ به نفع متجاوز باشد. اما از آنجایی که بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ دبیرکل سازمان ملل را موظف کرده تا طی گزارشی به شورای امنیت مسئول جنگ عراق و ایران را معرفی کند.،این قطعنامه مورد قبول ایران قرار گرفت،که البته این یکی از دلایل است.
خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل به شورای امنیت در ۲۳ مرداد ۷۰ از دو کشور ایران و عراق خواست طی گزارشهای جامعی نظرات خود را درباره شروع جنگ تسلیم وی کنند. ایران در ۲۴ شهریور ماه گزارش کاملی که تجاوز عراق را به ایران اثبات میکرد تسلیم دکوئیار کرد. عراق نیز در ۷ شهریور ماه پاسخ کامل خود را برای دبیر کل فرستاد.
دکوئیار: توضیحات عراق برای جامعه بینالمللی قابل و کافی نیست
دکوئیار با بررسی ابعاد دلایل ایران و عراق در گزارش آذرماه ۱۳۷۰، پاسخ عراق را غیر محتوایی توصیف کرد و دلایل این کشور برای شروع جنگ را غیرقابل قبول دانسته و افزوده است: این واقعیت روشن است که توضیحات عراق برای جامعه بینالمللی قابل و کافی نیست.
بنابر گزارش دبیرکل سازمان ملل؛ «حمله روز ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ علیه ایران بر اساس منشور ملل متحد و هرگونه قواعد و اصول شناخته شده بینالمللی و با اصول اخلاق بینالمللی نمیتوان آن را موجه دانست و [صدام]متضمن مسئولیت آغاز جنگ است.»
در گزارش دبیر کل سازمان ملل به موارد متعدد نقض قوانین و مقررات بینالمللی در جنگ اشاره شده و به صراحت اعلام شده است، عراق در یک مورد یک منطقه بیدفاع شهری ایران را هدف حمله شیمیایی خود قرار داده است. اشاره دکوئیار به بمباران شیمیایی مناطق مسکونی شهر سردشت توسط رژیم بعث عراق بود.
دکوئیار در گزارش خود با اشاره به عدم پایبندی به موقع در اجرای مفاد قطعنامه ۵۲۸ متذکر شده اگر توصیه شورای امنیت در پاراگراف ۸ قطعنامه ۵۹۸ به موقع اجرا شده بود میتوانست منطقه را از فاجعه بعدی که رخ داد (تجاوز عراق به کویت) برهاند.
مهمترین نکات گزارش دبیر کل شورای امنیت
درگزارش دبیر کل به شورای امنیت نکات مهم زیر به چشم میخورد:
۱- شروع جنگ با ایران نقض حقوق بینالمللی بوده است.
۲- عراق به تمامیت ارضی یک کشور عضو سازمان ملل احترام نگذاشته است.
۳- توضیحات عرق برای جامعه بینالمللی پذیرفتنی و کافی نیست.
۴- عراق از زور استفاده غیرقانونی کرده است.
۵- حمله ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ عراق به ایران بر اساس منشور سازمان ملل متحده اصول و قوانین شناخته بینالمللی توجیه شدنی نیست و این کشور مسئول است.
تحلیل مفسران غربی از گزارش
انتشار گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد به شورای امنیت پیرامون مسئولیت عراق در آغاز جنگ علیه ایران، توجه رسانههای جهانی را به خود جلب کرد. مفسران غربی به استناد به اظهارات منابع دیپلماتیک در سازمان ملل متحدد نتیجهگیری کردند؛ گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد، سندی روشن از حقانیت جمهوری اسلامی ایران در ۸ سال دفاع در برابر تجاوز نظامی رژیم بعث عراق است.
ایندیپندنت: گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد ضربهای هولناک به پیکر رژیم صدام در بغداد است
روزنامه ایندیپندنت چاپ لندن در گزارش خود با اشاره به مقصر دانستن رژیم بعث عراق در گزارش دبیر کل سازمان ملل مینویسد: دبیر کل سازمان ملل متحد ضمن مقصر شناختن عراق در آغاز جنگ خونین علیه ایران، صدام را به خاطر حمله ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ به خاک ایران مجرم معرفی کرده است که این اقدام عراق بر اساس منشور سازمان ملل متحد و هر اصل دیگری در قانون بینالمللی قابل توجیه نیست.
مفسر ایندیپندنت ادامه میدهد، سازمان ملل متحد اینک به صراحتا ابراز عقیده میکند که دفاع ۸ ساله ایران در برابر تجاوز عراق نه تنها بیهوده نبوده است، بلکه اقدامی در جهت ایستادگی در مقابل تجاوز و دفع آن بوده است. این روزنامه تأکید میکند، گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد ضربهای هولناک به پیکر رژیم صدام در بغداد است.
تایمز لندن نیز در گزارشی مینویسد: یک دهه بعد از آغاز جنگ عراق علیه ایران، سازمان ملل متحد اینک فصل تازهای را در عملکرد جامعه بینالمللی در قبال جنگ عراق با ایران میگشاید.
تایمز: ده سال سازمان ملل سکوت کرد
مفسر تایمز لندن با اشاره به سکوت دهساله سازمان ملل در قبال جنایت رژیم بعث عراق در حمله به خاک ایرانی ادامه میدهد: ده سال سازمان ملل متحد از تجاوز عراق به ایران چشمپوشی کرد و این نبود مگر اعمال نفوذ برخی از قدرتهای بزرگ که قصد خدشهدار کردن انقلاب اسلامی ایران را داشته است.
مفسر تایمز لندن میاقزاید: اما امروز که سازمان ملل متحد تجربه تلخ این چشمپوشی را عامل تشویق عراق در ارتکاب تجاوزی دیگر به کشوری دیگر در منطقه خلیج فارس میبیند از اقدام ده سال پیش خود ابزار ندامت میکند.
همه این تغییر نگرشها پس از اعلام رسمی سازمان ملل اتفاق افتاد، هرچند که در این رابطه نباید رفتار صدام در رابطه با اشغال کویت و درگیری با اعراب را هم نادیده گرفت، همان چیزی که امروز در رابطه با اشغالگری رژیم اسرائیل در فلسطین اشغالی بعد از طوفان الااقصی و عیان شدن قصاوت این جربان برای مردم جهام بر ملا شده است.
بر این اساس بنظر میآید این استدلال که جامعه بین الملل هنوز مقصر اصلی و آغاز کننده تجاوز را تعیین نکرده و نمیتوان پس از فتح خرمشهر جنگ را خاتمه یافته فرض کرد به عینه ثابت شد.
در این میان اما جریاناتی که با نام دوم خرداد از دورن تجمعاتی همچون حلقه کیان و جریان اصلاحات بیرون آمدند، یک دهه بعد به این تفکر حملاتی را داشتند که البته امروز عملا دیگر مواضع آنها قابل دفاع و اعتنا نیست.